خداوند مىفرماید: شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِی أُنْزِلَ فِیهِ الْقُرْآنُ هُدًى لِّلنَّاسِ وَبَیِّنَاتٍ مِّنَ الْهُدَى وَالْفُرْقَانِ.[1]
«(روزه، در چند روز معدود) ماه رمضان است؛ ماهى که قرآن، براى راهنمایى مردم، و نشانههاى هدایت، و فرق میان حق و باطل، در آن نازل شده است».
و مىفرماید: حمۤ وَٱلْکِتَابِ ٱلْمُبِینِ إِنَّآ أَنزَلْنَاهُ فِی لَیْلَةٍ مُّبَارَکَةٍ إِنَّا کُنَّا مُنذِرِینَ فِیهَا یُفْرَقُ کُلُّ أَمْرٍ حَکِیمٍ أَمْراً مِّنْ عِنْدِنَآ إِنَّا کُنَّا مُرْسِلِینَ.[2]
«حم. (در اول سوره بقره سخن از آن آمد). سوگند به این کتاب روشنگر (که خود واضح است و برای تمام نیازمندیهای دینی و دنیوی نیز بیان روشنی دارد). که ما آن را در شبى پر برکت (شب قدر در ماه رمضان) نازل کردیم؛ ما همواره انذارکننده (کافران و مشرکان و ظالمان، با ارسال پیامبران و کتب آسمانی به سوىشان) بودهایم. در آن شب هر امرى بر اساس حکمت (الهى) تدبیر و جدا مىگردد (از آن روی که خدای سبحان در آن شب هر چه را که در یکسال بعد روی میدهد ـ اعم از زندگی و مرگ، توانگری و فقر، خیر و شر و غیره ـ همه را از لوح المحفوظ به سوى فرشتگان میفرستد و هیچ تبدیل و تغییرى در آن نمییابد). (آرى، نزول قرآن) فرمانى بود از سوى ما؛ ما (محمد (ص) و پیامبران دیگر را) فرستادیم».
و مىفرماید: إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فِی لَیْلَةِ ٱلْقَدْرِ وَمَآ أَدْرَاکَ مَا لَیْلَةُ ٱلْقَدْرِ لَیْلَةُ ٱلْقَدْرِ خَیْرٌ مِّنْ أَلْفِ شَهْرٍ تَنَزَّلُ ٱلْمَلاَئِکَةُ وَٱلرُّوحُ فِیهَا بِإِذْنِ رَبِّهِم مِّن کُلِّ أَمْرٍ سَلاَمٌ هِیَ حَتَّىٰ مَطْلَعِ ٱلْفَجْرِ.[3]
«ما آن (قرآن) را در شب قدر نازل کردیم. و تو چه میدانی شب قدر چیست؟ شب قدر بهتر از هزار ماه است. فرشتگان و روح (جبریل؛) در آن شب به اِذن پروردگارشان برای (تقدیر) هر کاری در آن سال نازل میشوند. شبی است سرشار از سلامت (و برکت و رحمت) بدون هیچ شرّ تا طلوع سپیده».
پیامبر (ص) فرمود: «من قام لیلة القدر ایماناً واحتساباً غفرله ما تقدم من ذنبه».[4]
وقتى که دهه آخر رمضان فرا مىرسید پیامبر (ص) کمر همت مىبست و با جدیت زیاد شبها، شب زندهدارى مىکرد و خانوادهاش را هم براى شب زندهدارى بیدار مىکرد.
و فرمود: «تحرّوا لیلة القدر فی الوتر من العشر الأواخر من رمضان». (متفق علیه، البخاری 2017. مسلم 1169.
«شب قدر را در شبهاى فرد دهه آخر رمضان جستجو کنید».
روزى پیامبر (ص) به نزد یارانش رفت تا به طور مشخص زمان شب قدر را به آنان بگوید، اما دو نفر از مسلمانان با هم کشمکش و جر و بحث کردند. پیامبر (ص) فرمود: «آمده بودم تا به طور مشخص زمان شب قدر را به شما بگویم، اما فلانى با فلانى کشمکش و جر و بحث کردند و خبر آن برداشته شد (فراموش شد). امید است که در این کار خیر باشد. پس آن را در شبهاى: 25، 27 و 29 رمضان جستجو کنید».[5]
معناى «فتلاحى رجلان» یعنى دو نفر با هم کشمکش کردند. در مسلم «یحتقان» روایت شده، یعنى هر کدام از آنها ادعا مىکرد که حق با اوست و با لفظ «یختصمان». هم نقل شده که معناى «تلاحى» را روشن مىسازد.
پیامبر (ص) به عایشه ک دعایى را یاد داد که در شب قدر آن را بخواند و فرمود: بگو: «اللّهم إنّک عفوّ کریم تحبّ العفو فاعف عنّی». (الترمذی 3513 ترمذى گوید: این حدیث حسن صحیح است).
«خدایا تو بسیار بخشنده و گذشت کنندهاى، بخشش و گذشت را دوست دارى پس از تقصیراتم گذشت فرما».
خواننده گرامى، اینها نصهاى ارزشمندى هستند که از قرآن و سنت پیامبر برگرفته شدهاند و از لابلاى آنها درباره شب قدر یازده مبحث استخراج مىگردد که با کمک خدا به بیان آنها مىپردازیم:
اول: کسى که در آیات سوره بقره و آغاز سوره دخان و تمامى سوره قدر بیندیشد، برایش روشن خواهد شد که شب قدر بهطور قطعى در یکى از شبهاى رمضان است، آنجا که خداوند در سوره بقره ماه رمضان را در میان سایر ماهها مىستاید. این که ماه رمضان را براى فرستادن قرآن برگزیده است و مىفرماید: شَهْرُ رَمَضَانَ ٱلَّذِیۤ أُنْزِلَ فِیهِ ٱلْقُرْآنُ هُدًى لِّلنَّاسِ وَبَیِّنَاتٍ مِّنَ ٱلْهُدَىٰ وَٱلْفُرْقَانِ. [البقره: ١٨٥].
فرو فرستادن قرآن در شبى مبارک بود که در سوره دخان آن را بیان مىکند: إِنَّآ أَنزَلْنَاهُ فِی لَیْلَةٍ مُّبَارَکَةٍ إِنَّا کُنَّا مُنذِرِینَ.[6]
آن شبى است که خداوند ارزش و منزلت آن را بزرگ داشته و آن را شب قدر نامیده است، همچنان که در سوره قدر مىفرماید: إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ.
در آن شب قرآن به یکباره از لوح المحفوظ به بیت العزه در آسمان دنیا نازل شده است. بعد از آن به طور بخش بخش و به تدریج برحسب اتفاقاتى که روى مىداد، بر قلب پیامبر نازل شد. همان گونه که عبداللَّه بن عباس آن را به طرق مختلف روایت کرده است.
در شب مبارک قدر که یکى از شبهاى ماه رمضان است، سرنوشت یکساله از لوح المحفوظ جدا مىشود و به فرشتگانى که مأمور نوشتن هستند داده مىشود. اجلها، رزقها و تمامى آنچه که در آن هست به طور قطعى و حتمى به وقوع مىپیوندند. هیچ تغییر و تبدیلى در آن ایجاد نمىشود. خداوند مىفرماید: أَمْراً مِّنْ عِنْدِنَآ.[7]
«یعنى تمامى آنچه که انجام مىگیرد و خداوند مقرر و وحى و الهام مىکند، به امر خدا و اجازه اوست که انجام مىگیرد».[8]
دوم: هشدار و آگاهى دادن بر ضعیف بودن حدیثى که درباره سبب نزول سوره قدر روایت شده و انکار آن حدیث.
درباره سبب نزول سوره قدر گفته شده: بعد از آن که حسن بن على با معاویه بیعت کرد، و امارت را به او سپرد، مردى برخاست و گفت: (اى حسن) مؤمنان را رو سیاه کردى - یا اى سیاه کننده چهره مؤمنان - حسن گفت: خدا به تو رحم کند. در این کار مرا سرزنش نکن. چون به پیامبر (ص) نشان داده شده (الهام شده) که بنى امیه بر منبر او خواهند نشست. پیامبر از آن کار ناراحت شد. بعد این سوره نازل گردید: إِنَّآ أَعْطَیْنَاکَ الْکَوْثَرَ. یعنى اى محمد جویى در بهشت. و این سوره نازل شد: إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فِی لَیْلَةِ ٱلْقَدْرِ وَمَآ أَدْرَاکَ مَا لَیْلَةُ ٱلْقَدْرِ لَیْلَةُ ٱل
نظرات